تنهایی کلمهای است که در ادبیات، شعر، محاوره عمومی مردم و... زیاد استفاده میشود. این کلمه میتواند بهعنوان یک کلمه علمی مورد بررسی قرار گیرد زیرا تنهایی انتخابی یا تنهایی اجباری و... مواردی هستند که در علم روانپزشکی میتوان در مورد هر یک از آنها جداگانه بحث کرد. بر اساس تحقیقات گسترده ای که روانشناسان بر روی بعد تنهایی انجام داده اند، به این نتیجه کلی رسیده اند که تنهایی یکی از عوامل بروز اکثر بیماری های روحی روانی یا حتی در بعضی از موارد بیماری های جسمی نیز می باشد.
از بعد علمی به سه تیپ شخصیتی اشاره می کنیم؛C،B،A
گروه A تنهایی خودخواسته
این افراد شخصیتهای دوریگزین و عجیبی دارند. آنها تنهایی خودخواسته دارند. در زنجیره روابط انسانیشان افراد کمی وجود دارد یا گاهی هم وجود ندارد. اسکیزویید و اسکیزوتایپالها در این گروه قرار میگیرند. این 2 نوع شخصیت تفاوتهایی هم با هم دارند ولی از نظر علاقه به تنهایی با هم مشترک هستند. ما در جامعه زیاد با این افراد برخورد نمیکنیم زیرا اصلا از محدوده خود خارج نمیشوند و شکایتی هم ندارند. البته این افراد شغل و وظایف خود را در جامعه به نحو احسن انجام میدهند.
در این گروه افراد پارانویید یا بدبین نیز قرار میگیرند. علت تنهایی این افراد رفتار بدی است که از خود نشان میدهند. بدبینی و رفتارشان باعث میشود دیگران از آنها فاصله بگیرند و اجازه هم نمیدهند کسی به آنها نزدیک شود. این گروه نیز تقریبا از تنهاییشان راضی هستند.
گروه B تنهایی فکری و عاطفی
در این گروه افرادی قرار دارند که دارای شخصیتهای مرزی، ضداجتماعی، خودشیفتگی و نمایشی هستند. اتفاقا این گروهها روابط اجتماعی زیادی دارند ولی از نظر فکری و عاطفی تنها هستند و یکی از دلایلی که از نظر روانپویشی به روابط عاطفی و فکری روی نمیآورند، ترس از تنهایی است بهخصوص در شخصیت مرزی، فرد به دلیل ترس از طرد شدن به روابط کوتاهمدت روی میآورد و فردی که شخصیت نمایشی دارد به این دلیل که میخواهد همیشه در معرض دید باشد، روابط کوتاهمدت و متعدد برقرار میکند.
افراد خودشیفته هم دوست دارند همیشه مورد توجه باشند و در صدر مجالس قرار گیرند. شخصیتهای ضداجتماعی به دلیل نوع رفتار و فعالیتهای ضداجتماعیشان نمیتوانند دوست پیدا کنند زیرا از سوی دیگران طرد میشوند. این گروه با وجود اینکه ظاهرا افرادی هستند که روابط گرمی دارند باز هم از تنهایی درونی و ترس از تنهایی رنج میبرند.
گروه C تنهایی اضطرابی
این گروه شخصیتهای وسواسی، وابسته یا اجتنابی دارند و از فکر اینکه تنها بمانند مضطرب میشوند. شخصیتهای وابسته به یک نفر وابسته میشوند و حاضرند برای نگه داشتن او هر بهایی را بپردازند. آنها همیشه سعی میکنند همه را راضی نگه دارند. شخصیتهای اجتنابی هم دوست ندارند تنها باشند ولی به علت اینکه در جمع ناراحت هستند، از حضور در آن گریزاناند. شخصیتهای وسواسی نیز با وسواس خاصی دوستان خود را انتخاب میکنند. گروه C برخلاف A وB دوست دارند با دیگران ارتباط برقرار کنند ولی نمیتوانند.
اختلال شخصیت و تنهایی بیشتر
ممکن است ویژگیهای 3 گروه در همه انسانها وجود داشته باشد. یعنی هر فرد دارای کمی شخصیت اجتنابی، کمی مرزی، کمی وسواسی و... باشد. به همین دلیل هر فرد ممکن است در شرایطی خاص احساس تنهایی و گاهی هم نیاز به تنهایی کند. آنچه بیشتر باعث دیده شدن تنهایی میشود، اختلال شخصیت است.
یکی از علتهای دیگر تنهایی، افسردگی است .روابط افراد با دیگران زمانی که افسرده هستند، کاهش مییابد. این افراد معمولا سعی میکنند به خلوت و انزوای خود پناه ببرند. البته افراد افسرده از تنهایی رنج میبرند ولی افسردگی خصوصیاتی دارد که اجازه نمیدهد فرد تمایلی به برقراری ارتباط داشته باشد.
تنهایی موقتی
گاهی انسانها نیاز به تنهایی دارند، مثلا اتفاقی در زندگی افتاده که باعث شده فرد مدتی تصمیم بگیرد به گوشه خلوتی پناه ببرد. البته در این موارد تنهایی به آرامش تعبیر میشود که فرد میخواهد از هیاهوی زندگی دور بماند تا ساختار ذهنی خود را منسجم کند. این نوع تنهایی باعث آزار فرد میشود و در نهایت تصمیم میگیرد از تنهایی خارج شود. تنهاییهای دیگری هم وجود دارد که به فرد تحمیل میشود؛ مثلا فرد ازدواج کرده و طلاق میگیرد، در اثر فوت مادر یا پدر و... تنها میماند یا از شهری به شهر دیگر مهاجرت یا محله زندگیاش را عوض میکند. این تنهاییها هم موقتی هستند و این حس را در یک دوره زمانی ایجاد میکنند که کسی اطراف فرد باقی نمانده ولی همانطورکه گفته شد، موقتی است و به مرور فرد از این فضا خارج میشود و ارتباط برقرار میکند زیرا انسانها موجودات اجتماعی هستند و نیاز به ارتباط با دیگران دارند.
تیپ های شخصیتی
تنهاتر نشویم
برخی افراد هم در اطراف ما بهعنوان همکار و دوست هستند و ممکن است درباره مشکلات زندگی و... با آنها صحبت کنیم و تا حدودی هم از زندگی و مشکلات ما خبر داشته باشند. افرادی هم هستند که صمیمیترند و بیشتر به ما نزدیکاند. تعداد این دوستها محدود است و اطلاعات بیشتری از زندگی ما دارند. اطرافیانی هم هستند که خیلی نزدیکترند مانند پدر و مادر و همسر و... همه این افراد عملا ما را از تنهایی خارج میکنند. گاهی ارتباط ما با همین افراد کمتر میشود و به دلیل احساس تنهایی ممکن است به افرادی روی آوریم که از نظر روانی، سطح اجتماعی و... هیچ نقطه مشترکی با آنها نداشته باشیم. در این موارد احتمال دارد دچار مشکل شویم و گاهی هم از سوی آنها ضربه بخوریم.
جامعه ما تنهاتر نشده
بهطور کلی، انسانهای معمولی هیچ گاه، دنبال تنهایی مطلق نمیروند و از تنهایی به مدت طولانی لذت نمیبرند. شاید اینطور به نظر برسد جوامع امروزی به سوی تنهایی پیش میروند در حالی که در جامعه امروز مردم تنهاتر نشدهاند بلکه با وجود شبکههای اجتماعی روابطشان خیلی هم گستردهتر شده است. البته ارتباط بین انسانها فقط ظاهری نیست و آنها سعی دارند به صورت فکری و عاطفی نیز به هم نزدیک شوند و از هم شناخت پیدا کنند و در مواقع لزوم با یکدیگر مشورت و همفکری داشته باشند. شاید یکی از علتهای مهمی که افراد از تنهایی شکایت میکنند این باشد که از نظر عاطفی به کسی نزدیک نیستند، نه اینکه واقعا دور و اطرافشان کسی نباشد.
به نظر من، این تصور که تنها ماندهایم، شاید از اینجا نشات بگیرد که در سالهای قبل در داستانهای علمی- تخیلی سال 2000 یا 2050 را اینطور به تصویر میکشیدند که مردم تنها ماندهاند و زندگی به دست رباطها افتاده بود، اما این موضوع کاملا برعکس شده و ما به راحتی افرادی که سالها از آنها بیخبر بودهایم را پیدا میکنیم. شاید ترس از تنهایی باعث ایجاد شبکههای اجتماعی شده است.
البته زندگی شهری انسانها را به صورت فیزیکی از هم جدا کرده و این موضوع باعث شده روابط اجتماعیمان را به شکل دیگری گستردهتر کنیم و از حال هم باخبر باشیم. به نظر من، امروزه نوع روابط تغییر کرده است. گرچه این رابطهها به تنهایی نمیتواند نیازهای افراد را ارضا کند و قطعا باید روابط چهره به چهره ایجاد شود ولی روابط اجتماعی مجازی باعث شده پیرمرد و پیرزنی که کاملا تنها بودند با استفاده از این وسایل ارتباط زیادی با خانواده و دوستان داشته باشند و دیگران را از احوال خود مطلع کنند. حتی در علم سالمندان به شدت روی این روابط تاکید میشود بنابراین شبکههای مجازی جدای مضراتی که دارند، در زمینه خارج کردن افراد از تنهایی بسیار موفق عمل میکنند.
این مقاله در هفته نامه سلامت هم چاپ شده است.
آنلاین سلامت